بررسی بازی Bayonetta 3
“Bayonetta 3” عجیب و غریب جادوگرانه را به یک هنر تبدیل می کند
بررسی بازی Bayonetta 3: بازی جدید Bayonetta مانند سیرکی است که در شهر می چرخد. البته Bayonetta رئیس حلقه است و با ماشین های جعبه ای از حیوانات عجیب و غریب، دوستان عجیب و غریب، جادوهای خطرناک، لباس های باشکوه و وعده های بی پایان برای تحت تاثیر قرار دادن ظاهر می شود. داستانهای او همیشه منطقی نیستند، اما مملو از ملودرام و اکشن، جادو و تیراندازی هستند، و وقتی بایونتا در کانون توجه قرار گرفت، دیگر نگاهی به دور دست نیست. به خصوص نه زمانی که او با لباسی که از موهای خودش ساخته شده در حال رقصیدن در طلسم است، در حالی که هیولاهای 40 طبقه پشت سر او تا سر حد مرگ می جنگند.
بررسی بازی Bayonetta 3 پر از جنون کلاسیک Bayonetta است که همه آن یک درجه تقویت شده است. مخاطرات بالاتر از همیشه هستند، دشمنان کاملاً عظیم هستند، جادوی Bayonetta فوقالعاده قدرتمند است، لباسهای او فوقالعاده هستند، و مبارزات متوقف نمیشوند. یک طرح آزاد کل بازی را نگه می دارد. ارتشی از سلاح های زیستی ساخته دست بشر به نام Homonculi موجودیت چندجهانی را تهدید می کند و اما این فقط بهانه ای است برای پرتاب کردن Bayonetta و دوستانش در یک رشته بی پایان از نبردها در شهرهای مختلف در حال فروپاشی. از این حیث، Bayonetta 3 تفاوت چندانی با دنیای سینمایی مارول ندارد، اگرچه آخرین قسمت PlatinumGames بیش از هر چیزی که توسط رابرت داونی جونیور ساخته شده، جادو، حماقت و تفنگ های پوشیدنی دارد.
از نظر ساختاری و مکانیکی، بازی Bayonetta 3 به اندازه نسخه های قبلی خود غنی است. Bayonetta مهارت ها و سلاح های جدیدی را در طول تلاش خود به دست می آورد. او قطعات دشمنان کشده شده را جمع آوری می کند تا اقلام، مواد مصرفی و لوازم جانبی را در فروشگاه Gates of Hell خریداری کند، در حالی که گوی ها توانایی های درخت مهارت او را باز می کنند. مبارزه تماماً مربوط به اجرای کمبوهای شیک و اجرای جاخالیهای به موقع است و اگر به دنبال نمرات بالا هستید، هر مبارزه بینهایت قابل پخش است. همچنین چالش ها و رازهای زیادی برای یافتن در هر سطح وجود دارد.
Bayonetta 3 یک بازی انحصاری سوییچ است و به اندازه هر بازی اکشن سریع روی آن کنسول مشکل دارد: گاهی اوقات، ورودیها کند میشوند و ردیابی اینکه کدام حرکات واقعاً ردیف شدهاند دشوار میشود. بازی در ارائه نشانگرهای بصری برای حملات به خوبی کار می کند و ریتمی در جدال وجود دارد، اما کل کار در زمان واکنش سوئیچ اجرا می شود (به زمان صرفه جویی در روز پایبند نیست).
برای طرفداران این سری، چیزی در Bayonetta 3 کم نیست. در واقع، چیزهای بیشتری وجود دارد. عجیب و غریب بیشتر، تک لاینرهای بیشتر، تلافی بیشتر، و مکانیک های رزمی بیشتر. به عنوان مثال، یک بخش کنترل دوست جادوگر Bayonetta، Jeanne را در اختیار بازیکنان قرار میدهد تا یک سکانس اکشن با قابلیت جاسوسی دهه 1960 داشته باشد. مکانیک دیگری به بایونتا اجازه میدهد تا زمان را در فواصل کوتاه کنترل کند و در مواقعی به خود جوانتر بازگردد. در طول بازی، توانایی Demon Masquerade ویژگیهای جهنمی را به سلاحهای Bayonetta اضافه میکند و به او اجازه میدهد تا به شیاطین مختلف تبدیل شود، در حالی که مهارت Demon Slave به او اجازه میدهد تا موجودات غولپیکر جهنم را احضار و کنترل کند، هر کدام دارای مجموعه حرکتی خاصی هستند.
بیشتر شیاطین مورد بررسی در بازی Bayonetta 3 از حیوانات کلاسیک شبح وار مانند پروانه و عنکبوت الهام گرفته شده اند، اما یکی از اشکال او یک قطار واقعی است. کمی بیشتر از نیمه بازی، بایونتا با انرژی چو چو شیطان القا می شود و می تواند یک موتور تانک جهنمی را در طول مبارزات احضار کند. حمله به عنوان قطار با Demon Slave به طور موقت زمان را کاهش می دهد، و به بازیکنان این امکان را می دهد که به سرعت مسیری را ترسیم کنند و نقاط آسیب را در طول مسیر، به طور ایده آل در مسیر دشمنان نزدیک، نشان دهند. دکمه Demon Slave را رها کنید و قطار در زمان واقعی از مسیر ارواح عبور می کند و به هر چیزی که برخورد کند آسیب زیادی وارد می کند. Bayonetta همچنین توانایی تبدیل شدن به یک ترکیب واقعی قطار و جادوگر را از طریق Demon Masquerade به دست می آورد و با حملات سنگین اره برقی مانند به جلو می شتابد.
زمانی که شیطان قطار ظاهر می شود، در واقع به خوبی در بقیه بازی جا می گیرد. دنیای Bayonetta همیشه حواس پرت بوده است و نسخه ی 3 نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگر بتوانید ایده جادوگران آمبرا و فرشتگان بارمن را مدیریت کنید، می توانید با لوکوموتیو بازی سبک مقابله کنید.
من بازیهای Bayonetta را خیلی جدی نمیگیرم و به نظر میرسد که این حرکت درستی است، به خصوص بعد از بررسی پخش قسمت سوم. حس مبارزاتی سریال غنی است و خط داستانی آن فوقالعاده پیچیده است که شامل جنگهای الهی و جهانهای موازی میشود، و با این حال همه اینها بهانهای است تا بایونتا را وادار به رقصیدن در طلسم در حالی که هیولاهای عظیم در پسزمینه میجنگند، باشد. خوشبختانه، این بهترین قسمت سریال است. Bayonetta قدرتمند است و جنگیدن در کفشهای (اسلحهای) او احساس خوبی دارد، اما شخصیت او چیزی است که این فرنچایز را به یک کالت تبدیل میکند. بایونتا با اعتماد به نفس، طعنه آمیز و همیشه درست است. لباس های او خیره کننده است و دوستانش نیز خیره کننده هستند. او مانند یک فرشته می رقصد. او هرگز یک موی سر جای خود ندارد و یک خط او هرگز متوقف نمی شود. او یک درگ کوئین است.
تالیف:
فروشگاه اینترنتی آ.اس.پ (اقتباس از مقالهای از TechCrunch)
در صورت استفاده از این مقاله، نام و آدرس فروشگاه اینترنتی آ.اس.پ را به عنوان منبع ذکر کنید.